سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

بخدا خسته شدم . . .

    نظر

دیدی بهار 1391 هم اومد و مهدی نیومد!
من دلم به هیچی جز تو خوش نیست مهدی جان...
خسته شدم بس که در زمین دنبال بوی تو گشتم..
بخدا خسته شدم . . .گریه‌آور باور کن خسته شدیمگل تقدیم شما
دیگر شب و روزم یکی شده و همه وقتی زیر چشمانم را میبینند
همه فکری در موردم میکنند...
پر از بغضم پر از حرف سکوتم... تو رو گم کردم اما روبروتم...
نیومدی یه هفته خسته تر شدم.. شکسته بودمو شکسته تر شدم.
کاش مرحمی بر این زخم دوری و فراق می آمد...گریه‌آور
امروز بود یا دیروز یادم نیست...
دلم گرفت ، با آسمان حرف زدم شب شد ...
با خورشید حرف زدم غروب شد...
از بیچارگی خود مینالم... و تو فقط نگاهم میکنی...
سکوت میکنی! ناشکری نمیکنم همین که نگاهم میکنی برایم کافی است..
سوختن را از پروانه ای آموختم ولی دلم از این گرفته که ...
من بپای شمع عشق تو نسوختم ، دوری و فراق مرا سوزاند..
آیا این درد ، این هجران ، فقط سهم دل آشفته ی من است؟
کسی دیگر سراغ تو را میگیرد؟
کسی هست بفهمد 1400 سال غربت یعنی چه؟
کسی هست غربت 13 امام روی هم حساب کرده باشد
من هم باری شدم بر روی دوشت... حس میکنم..
خسته ات کردم.. حلالم کن آقا ...
من برایت پسر خوبی نبودم..گریه‌آور